اتحادیه ماهیان گرمآبی نیز که بخش بزرگی از بار آبزیپروری کشور را بهدوش میکشد و با تولید سالانه حدود ۲۳۰هزار تن ماهی با وجود مشکلاتی که داشته توانسته نقش مهمی در افزایش تولید و صادرات داشته باشد، از تبعات منفی نقص زنجیره تولید در امان نیست، بهگونهای که طبق گفتههای حسن آقازاده، مدیرعامل اتحادیه ماهیان گرمآبی، ۲۵درصد ماهیان صادراتی فقط طی فرآیند حملونقل از بین میرود. در همین رابطه با وی در مورد موانع ایجاد زنجیره تولید صنعت آبزیپروری و ماهیان گرمآبی گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
در مورد تولید و صادرات ماهیان گرمآبی توضیح دهید.
اتحادیه ماهیان گرمآبی کشور با داشتن ۵۳هزار سطح زیر کشت با ۱۶عضو در کل کشور فعالیت میکند و تمرکز ویژهای بر صادرات دارد. این اتحادیه با وجود موانع و مشکلاتی که در بخش تأمین غذا و کودهای شیمیایی دارد، سال گذشته توانسته با اتکا به دانش تجربی اعضای خود و استفاده از ظرفیتهای مالی و علمی ۲۳۰هزار تن ماهی تولید و ۲۹هزار تن صادرات داشته باشد و بازارهای صادراتی مناسبی در عراق، افغانستان، امارات، ارمنستان، آذربایجان و آسیای میانه تعریف کرده است. ماهیان گرمآبی در اراضیای تولید میشوند که هیچ گیاهی امکان رویش در آنها را ندارد و غذای ماهیها هم معمولاً ضایعات شلتوک برنج و غلاتی است که مصرف انسانی حداقلی دارند. پرورش ماهیان گرمآبی در واقع ظرفیتی است برای کاهش ضایعات محصولات کشاورزی، اما این ظرفیت تولیدی در حوزه آبزیان نادیده گرفته میشود.
پرورش و صادرات ماهیان گرمآبی چه میزان ارزآوری برای کشور داشته است؟
در سال ۹۸ میزان کل صادرات آبزیان کشور ۱۴۸هزا تن بود که ۵۳۹میلیون دلار ارزآوری برای کشور داشت که از مقدار ۲۹هزار تن سهم ماهیان گرمآبی بود که ۲۱هزار تن آن از طریق گمرگ و هشتهزار تن از طریق بازارچههای مرزی صادر شد.
ایجاد زنجیره تولید در صنعت ماهیان گرمآبی چه اهمیتی دارد و آیا این زنجیره تشکیل شده یا خیر؟
وزارت جهاد کشاورزی سالهاست بحث زنجیره را مطرح میکند، اما این موضوع در حد شعار باقی مانده، چرا که زیرساختهای آن آماده نیست. وقتی دولت نمیتواند نهاده را که اولین حلقه زنجیره است، در اختیار تولیدکننده بگذارد، چطور میشود زنجیره ایجاد کرد؟ ابتدای سال همراه تعدادی از تولیدکنندگان خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم و ایشان از اهمیت جهش تولید صحبت کردند و ما بسیار امیدوار شدیم و فکر کردیم مسئولان و سازمانهای مختلف ما را کمک خواهند کرد و دستکم ۳۰درصد افزایش تولید خواهیم داشت، اما نه تنها افزایش تولید نداشتیم، بلکه به دلیل مشکلاتی که داشتیم، ۳۰درصد تولیدمان کاهش یافت.
مهمترین مانعی که باعت کاهش تولید شما شد، چیست؟
مهمترین مسأله امروز کمبود و قیمت بالای نهادهها است. از اسفند سال گذشته تا امروز یکبار هم از سامانه بازارگاه نتوانستیم نهاده بگیریم و جای تعجب است چطور دولت میگوید نهاده نداریم، اما انبار تاجر و دلال مملو از نهاده است که با قیمت بالا هم بهفروش میرسد. سامانه بازارگاه بخشی از زنجیره است که متأسفانه کارآیی ندارد. ما هم قبول داریم که تحریم و مشکلات ارزی باعث شده دولت در تأمین نهاده مشکل داشته باشد، اما کود اوره که تولید کشور است و صادر هم میشود، پنج درصد هم به ما نرسیده است. برای غنیسازی آب مجبوریم از کود اوره استفاده کنیم، اما تولید ملی خودمان را هم به سختی پیدا میکنیم.
شرکت خدمات حمایتی کشاورزی بزرگترین ضربه را به تولیدکننده زده است
شرکت خدمات حمایتی کشاورزی نه تنها کمکی نکرده، بلکه میتوانم بگویم بزرگترین ضربه را به تولیدکننده زده است. وجود این شرکت به معنی واسطه بین تولیدکننده و کارخانه است. هیچ معنی ندارد این شرکت اعلام کند که ۴۰هزار تن سهمیه کود اوره به بخش آبزیپروری داده، اما هیچ کدام از تولیدکنندگان نتوانستند این سهمیه را دریافت کنند و متأسفانه پاسخگو هم نیستند. میتوانم قبول کنم که نهاده وارداتی به دلیل مشکلات کشور به دستم نرسد، اما این موضوع که به دلیل نبود محصول تولید داخل تولید من کاهش یابد، قابل قبول نیست. رئیس هیئت مدیره شرکت خدماتی حمایتی که معاون وزیر هم است، وقتی صحبت از زنجیره تولید میکند خندهدار است، چرا که خودش بزرگترین مانع بر سر راه ایجاد زنجیره است. متأسفانه این شرکت پاسخگو هم نیست که سهمیه را چه میکند. عمده مشکل ما در کشور دستگاههای بیضابطهای هستند که باید جمع شوند، چون این دستگاهها کاری جز کارشکنی آن هم به با دلایل قانونی انجام نمیدهند. این شرکت خدماتی را که از دولت میگیرد و باید به تولیدکننده برساند، اما کار را انجام نمیدهد و پاسخگو هم نیست.
آیا اتحادیه شما در راستای ایجاد زنجیره تولید گامی برداشته است؟
از ابتدای شروع کار و قبل از اینکه طرح زنجیره تولید توسط وزارت جهاد کشاورزی مطرح شود، روی آن تأکید داشتیم و معتقد بودیم برای اینکه به موفقیت برسیم، باید تمام حلقههای زنجیره قبل از تولید یعنی تأمین نهاده و بچه ماهی و... تا زمان تولید و بعد از آن یعنی حملونقل، بستهبندی، بازاریابی و توزیع باید به درستی تبیین شود تا بتوانیم به موفقیت برسیم، اما همانطور که اشاره کردم، مشکلاتی زیرساختی مانع میشود؛ برای مثال سال ۸۶ برای حملونقل تخصصی آبزیان اقدام کردیم و حتی مصوبه وزیر را هم برای تأمین ناوگان حمل و نقل داریم، اما تاکنون نتوانستیم تسهیلاتی برای تأمین کامیونها بگیریم و آبزیان با همان سیستم حملونقل فرسوده جابهجا میشوند. بنا بر آمار شیلات، سالانه ۲۵درصد تولید آبزیان به دلیل ناکارآمدی سیستم حملونقل تبدیل به ضایعات میشود؛ ضمن اینکه این ناوگان فرسوده آلودگی و بیماری را هم منتقل میکند. حالا با گذشت ۱۳سال از این مصوبه نه تنها نتوانستیم سیستم حملونقل را بهروز کنیم، بلکه با این قیمتها که چندبرابر شده، امکان این کار هم وجود ندارد؛ البته اتحادیه ما ۲۲۹دستگاه خودروی درون شهری و برونشهری دارد که بدون گندزدایی و ضدعفونیشدن اجازه ورود به واحدهای تولیدی را ندارند.
مهمترین موانع صادرات آبزیان چیست؟
بخش آبزیپروری همواره دغدغه صادرات داشته است. با وجود اینکه هیچ حمایتی از این بخش نمیشود، سال گذشته ۲۳۰میلیون دلار ارزآوری داشتیم و اگر نهاده بهموقع تأمین میشد، قطعاً شاهد افزایش تولید و بهتبع آن افزایش صادرات بودیم. باید گفت اهمیتندادن به تأمین نهادههای مورد نیاز و تأمیننکردن زیرساختها علاوه بر اینکه بهضرر تولید است، باعث از بینرفتن منابع حیاتی کشور هم میشود. وقتی من استخر را پر از آب میکنم، چه یک تن تولید کرده باشم چه ۱۰تن، باید تمام هزینههای آب، برق، کارگر و... را بپردازم، پس باید حمایت شوم تا بتوانم از تمام ظرفیتهای واحد تولیدی خود بهرهبرداری کنم، اما متأسفانه مدیران ما احساس مسئولیت نمیکنند که نیاز تولیدکننده را تأمین کنند. ما بارها به دولت، مجلس و گمرک نامه نوشتیم که برای حمایت از تولید و ارزآوری برای کشور مشکلات را حل کنند، اما تاکنون پاسخی به ما داده نشده است. یکی دیگر از مسائل صادرات بازاریابی است. متأسفانه رایزنهای اقتصادی ما و بخش اقتصادی وزارت امور خارجه تاکنون عملکرد مثبتی در این زمینه نداشتهاند و تولیدکننده برای بازاریابی خودش باید اقدام کند.
در حوزه برندسازی برای آبزیان آیا تاکنون برنامهای داشتهاید؟
یکی از موضوعاتی که در راستای برندسازی برای آبزیان انجام شد، بحث ماهیان تنپاک بود؛ یعنی ماهیای که ضدعفونی، رقمبندی، گندزدایی و بستهبندی شده و شناسنامهدار است. قرار بر این شد در نقاط مرزی کارخانههایی ایجاد شود تا ماهیان همانجا آماده و صادر شوند، ولی یکی از مشکلاتی که اکنون داریم، این است که ماهیها سبدی صادر میشود و وقتی سبد به کشور و واحد تولیدی برمیگردد، هزاران بیماری و آلودگی را با خود میآورد. در این طرح قرار بود ماهیها در بستهبندیهای یونولیتی صادر شود تا برگشتی نداشته باشیم، اما متأسفانه با وجود مصوبهای که داشتیم، در این زمینه هم همکاری نشده است. همچنین قرار براین شد که برای ایجاد کارخانه پنج میلیارد تومان هزینه کنیم، اما گرفتن تسهیلات امکان ندارد، درصورتی که باید با مصوبه سریع و بدون هیچ مانعی تسهیلات پرداخت شود.
نقش سیستم بانکی در حمایت از تولید چیست؟
سیستم بانکی در کشور ما نه تنها هیچ کمکی به تولیدکننده نمیکند، بلکه مشکلات را بیشتر هم کرده است. چند سال قبل ۲۵۰میلیون تومان از بانک تسهیلات گرفتیم و تا الان ۳۰۰میلیون تومان پرداخت کردهایم و ۸۰۰میلیون تومان دیگر هم باید بپردازیم. هر روز هم از سوی بانک تهدید میشویم و وقتی هم بهدلایل قانونی استناد میکنیم که دریافت این سودها غیر قانونی است، میگویند این صبحتهای مجلس و دولت کاربردی نیست. متأسفانه مدیر هر شعبه بانک برای خود حکمرانی میکند و به کسی هم پاسخگو نیست.
در پایان چه صحبتی دارید؟
امروز تنها حامی بخش تولید رهبری است و هیچ مسئول و سازمانی به غیر از رهبری دغدغه تولید ندارد؛ البته دولت و مسئولان رده بالای دولتی همواره بر حمایت از بخش تولید تأکید دارند، اما بدنه دولت و مدیران میانی هستند که کارشکنی میکنند. دولت و قانونگذاران باید بدانند که دیگر نمیتوانند در زمین تولیدکننده بازی کنند. من بهعنوان یک تولیدکننده اجازه نمیدهم دولت برای من خط و خطوطی تعیین کند، چرا که بانک به عنوان بخشی از دولت زندگی و تولید من را نابود کرده است. مسئولان و سازمانهایی هم که دولت برای کار گذاشته، فقط به فکر منافع خود هستند. کارشناسان سازمان شیلات اطلاعاتشان از یک تولیدکننده هم کمتر است. دولت اگر میخواهد به بخش تولید کمک کند، باید همکار ما باشد و نگاه از بالا به پایین و ریاستی را کنار بگذارد و فقط به عنوان یک ناظر عمل و تولید را به متخصصان این حوزه واگذار کند.
گزارش از زهرا اشرفزاده