درباره آلودگیهای آلی باید گفت مهمترین آنها آلودگیهای میکروبی است که بیشتر فاضلابهای انسانی است و از طریق خانهها وارد دریای خزر میشود.
محمدرضا فاطمی در گفتوگو با «روسنا» افزود: در سالهای گذشته این نوع آلودگی بهقدری افزایش پیدا کرد که اکنون در بیشتر مناطق ساحلی دریای خزر نقاط سالمی برای شنا کردن وجود ندارد؛ یعنی افرادی که در این مناطق شنا میکنند، به بیماریهای قارچی بهخصوص بیماریهای پوستی مبتلا میشوند. این آلودگیها اکنون در همهجا هست، بهخصوص در نزدیکی ورودی رودخانهها به دریا؛ بنابراین دریای خزر دیگر جای سالمی در بهویژه در تابستانها ندارد؛ چراکه در تابستان تلاطم و طوفانها کمتر میشود و این امر باعث میشود تا فاضلاب و آلودگیهای میکروبی خود را بیشتر نشان دهد.
وی ادامه داد: آلودگیهای شیمیایی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد؛ ازجمله مواد نفتی، عناصر سنگین، آفتکشها و سموم که همگی بسیار خطرناک هستند. در کنار اینها میتوانیم ورود برخی از عناصر شیمیایی را هم بهعنوان آلاینده اضافه کنیم؛ یعنی همان مواد مغذی فسفات و نیترات که از طریق فاضلابها وارد میشوند.
این متخصص اکوبیولوژی دریای خزر خاطرنشان کرد: در ایران استخراج مواد نفتی نداریم؛ اما مقدار زیادی نفت از طریق خشکی و مناطق انسانی وارد دریای بخشِ ایران میشود. این آلایندههای نفتی از جانب ریخت و پاشهایی است که در پمپبنزینها صورت میگیرد و از طریق آب باران شسته میشود. میزان بارندگی در طول سواحل خزر ۸۰۰ میلیمتر است؛ یعنی مرتب باران میبارد و این مواد آلی آلوده را میشوید و به دریا میبرد. از سوی دیگر، کشورهایی مانند آذربایجان چون منابع بهرهبرداری نفت آنها در دریا قرار دارد، سهم عمدهای در آلودگی خزر از طریق مواد نفتی دارند. مقداری از آلودگی نفتی آنها هم روی سطح آب شناور میشود و از طریق جریانهای دریایی بهسمت سواحل ایران رانده میشود؛ بهطوریکه هر از گاهی در سمت منطقه آستارا لکههای نفتی را میبینیم که حتی به دریای خزر هم میآید. نفت پس از مدتی تجزیه و در دریا تهنشین میشود.
هرچه مواد شوینده و سموم کمتر استفاده شود، دریا سالمتر میماند
فاطمی افزود: آلاینده دوم، یعنی همان مواد مغذی از طریق کودهای شیمیایی و شویندههایی که ما در منازل استفاده میکنیم، ایجاد میشود. عمده مردم آگاهی ندارند که هرچه مواد شوینده کمتری استفاده کنند، دریاها و رودخانههای ما سالمتر خواهند ماند. این آگاهی را باید به افراد بدهیم که کمترین میزان مواد شوینده را استفاده کنند؛ چون در نهایت ضررش دامنگیر خودشان میشود و نتیجهاش میشود آلوده کردن ماهیان دریای خزر که از آنها استفاده میکنیم. آلایندهها بعدی در حقیقت سمومی است که مصرف میشود. همانطور که میدانید، در طول سواحل خزر تقریباً ۸۰۰ کیلومتر اراضی کشاورزی و باغهای مرکبات داریم و هرچه بهسمت استان گلستان پیش میرویم، باغهای میوه بیشتر میشود. در تمام این اراضی و باغها از سموم استفاده میشود.
وی با اشاره به اینکه در استفاده از سموم دو نوع مشکل داریم، عنوان کرد: یکی اینکه بیش از اندازه از سمها استفاده میشود و دیگر اینکه بسیاری از این سموم غیراستاندارد و غیرقانونی هستند؛ مثل DDT که سالهاست در دنیا کنار گذاشته شده است، اما در ایران همچنان بهصورت غیرمجاز استفاده میشود. آلایندههای بعدی عناصر سنگین هستند که ماحصل فعالیتهای واحدهای صنعتی است. ما در سواحل دریای خزر در سمت استان گیلان کارخانههای صنعتی زیادی داریم؛ ازجمله کارخانههایی که لوازم خانگی، محصولات روشنایی یا کاغذ و غیره تولید میکنند و عناصر سنگین و خطرناکشان، مانند جیوه، سرب و مس وارد دریا میشود. همچنین صنایعی مثل چرمسازی آلایندههای بسیار زیادی دارند. صنایع آبکاری و واحدهای خانگی نیز تمام برادههای کارشان روی زمین یا در فضا معلق و با بارندگی شسته و در نهایت وارد دریای خزر میشود. بههمین دلیل است که تمام این فعالیتهای انسانی به تولید این نوع آلایندههای شیمیایی منجر میشود.
این متخصص اکوبیولوژی دریای خزر با اشاره به اینکه ما در سواحل خزر سمتِ ایران، حدود ۲۰۰ رودخانه بزرگ و کوچک داریم که مانند زهکش عمل میکنند، گفت: این رودخانهها تمام آلایندهها را بهسمت دریا میبرند؛ بنابراین این آلایندهها وارد آب میشوند و تعدادی از آنها روی آب شناور میمانند؛ تعدادی در آب حل میشوند و برخی از آلایندهها هم روی بستر مینشینند و محیط زندگی آبزیان دریا را آلوده میکنند. این کار میتواند دو اثر داشته باشد؛ اول اینکه این مواد آلاینده که زیاد میشود، روی تولیدمثل تأثیر میگذارد و آن را کم میکند؛ یعنی شانس بقای آبزیان کم میشود. از سوی دیگر قدرت زادآوری ماهیانِ مولد را کم میکند. همچنین وقتی تخم تشکیل شد، میزان شکوفایی تخمی را که تبدیل به لارو میشود، کاهش میدهد؛ بنابراین میبینید که اولین اثرش روی مرحله تولیدمثل است و دومین تأثیرش روی آلودهشدن گوشت ماهی است که این عناصر سنگین و مواد شیمیایی نفتی داخل بدن ماهیان شده و در پوستشان تلنبار میشود. ماهیها را انسانها میخورند و بهتدریج انسانها نیز آلوده میشوند.
عدم مدیریت آلایندهها، محیطهای آبی و آبزیان را نابود کرده است
فاطمی ادامه داد: بهترین مثال بارز این آلودگیها، تالاب انزلی است که مقدار آلودگیاش بسیار بالاست. هشت رودخانهای که از حوزههای بالادست وارد دریای خزر میشود، تقریباً آب سیاه هستند و نه رودخانه. این رودخانهها اقسام آلودگی را به تالاب انزلی میآورند و تلنبار میکنند؛ بنابراین تمام ماهیهایی که آنجا هستند، بهشدت آلودهاند و نباید مصرف شوند و خوردنشان موجب بروز عوارضی مثل سرطان میشود. درحقیقت مواد شیمیایی از هر طریقی که وارد بدن شود، موجب اختلالات خونی خواهند شد. با این تفاسیر میبینیم که وضعیت دریای خزر بسیار وخیم است و رودخانهها، مناطق ساحلی و همچنین تالابهای ساحلی ما بهشدت آلوده هستند. اگر از نظر آلودگی بخواهیم درجهبندی کنیم، تالاب انزلی در درجه اول آلودگی است. رودخانهها در درجه دوم و دریای خزر در درجه سوم آلودگی قرار دارد؛ یعنی شدت آلودگی دریا نسبت به تالاب انزلی و رودخانهها کمتر است، چون دریا هم توان خودپالایی دارد و هم تلاطم دارد؛ همچنین محیط آن گستردهتر است.
وی تصریح کرد: متأسفانه فاضلابهای انسانی و صنعتی در کشور به هیچوجه تصفیه نمیشوند و بهصورت خام وارد دریا میشوند. در سالهای گذشته از بانک جهانی برای راهاندازی تأسیسات تصفیه پساب وام گرفته شد، اما تا آنجا که میدانم، هنوز اقدامی نشده است. این در شرایطی است که در تمام دنیا آلایندهها را کم و آنها را مدیریت میکنند؛ اما در ایران بهخاطر این که در هیچ زمینهای مدیریتی وجود ندارد، محیطهای آبی ما رو به قهقرا هستند و آبزیانشان هم در حال نابودی.
این متخصص اکوبیولوژی درخصوص وضعیت دریای خزر در 10 سال آینده گفت: اهمیت دریای خزر از نظر بهرهبرداری انسانیاش به ماهیان آن است که متأسفانه درحالحاضر ماهیان این دریا گرفتار بیرویه صید شده و همچنین زیستگاهشان تخریب شده است؛ در نتیجه جمعیت ماهیان بهشدت کاهش یافته؛ بنابراین ضرر اصلی را صیادان منطقه دیدهاند. با این تفاسیر، ذخایر ماهی قطعاً در آینده کمتر از اکنون خواهد شد و ماهیهای دریا آلودهتر خواهند شد و در نهایت آلودگی بیشتری از طریق خوردن ماهیها وارد بدن انسانها میشود. دریای خزر از قدیم مهمترین تفرجگاه تابستانی ایرانیها بوده؛ ولی درحالحاضر توصیه میشود که در دریای خزر بهدلیل انواع آلودگیهایی که ذکر شد، مردم شنا نکنند؛ این یعنی عملاً دریای خزر بهجز برای کشتیرانی از حیز انتفاع خارج است.
جلوگیری از آلودگی دریای خزر وظیفه سازمان محیطزیست نیست
فاطمی تأکید کرد: درباره وظایف حکومتی و مسئولیتهای مربوطه درخصوص این آلایندهها و آلودگی دریا باید گفت متأسفانه به محض اینکه در مملکت ما معضل آلودگی پیش میآید، همه میروند سراغ سازمان محیطزیست و انتظار دارند این سازمان هم از این آلودگیها جلوگیری و هم با آن مبارزه کند؛ اما چنین چیزی به هیچوجه امکانپذیر نیست. در امر آلودگی دریا خزر، سازمان محیطزیست به هیچوجه نه مقصر است و نه مسئول است که بخواهد برود با آلودگی مبارزه کند؛ بلکه مسئول پسابها و سموم کشاورزی است. درخصوص فاضلابها، وزارت کشور مسئول است که باید آنها را تصفیه کند و بهسمت دریاها بفرستد. وظیفه اصلی سازمان محیطزیست تنها تدوین استانداردهاست؛ به عبارت دیگر سازمان محیطزیست تکلیف هر ارگانی را مشخص کرده که پسابی که وارد دریا و محیط رودخانهها میشود، چه استانداردی باید داشته باشد. همچنین وزارت نفت مسئول است که در پمپبنزینها مجاریهایی را اجرا کند؛ یعنی در کفِ پمپ بنزینها کانالی بگذارد که مواد نفتی وارد یک مخزن و در آنجا تصفیه و بعد وارد فاضلاب شهری شود؛ اما متأسفانه این کار مطلقاً انجام نمیشود.
به گزارش «روسنا»، دریای خزر یک سیستم یکپارچه و بسته است، در نتیجه هر آلودگی از هر کجا وارد آن شود، حیاتش را به خطر میاندازد. دریای خزر شرایط خلیجفارس و دریاهای دیگر را که با آبهای بیرون متصل هستند و میزان غلظت آلایندههای آنها بهمرور کم میشود، ندارد؛ بنابراین آلودگیهای ناشی از فاضلابهای صنعتی و انسانی اثرات مخرب بسیار زیادی روی دریا خزر و آبزیان آن دارد.
گزارش از یاسمن بلوردی