فقدان دسترسی به ادوات کشاورزی و گرانی کود و اقلام مورد نیاز در زمینه باغداری و کشاورزی در کنار موضوعاتی مانند طغیان آفتها، عدم حمایتها، نبود بازار مناسب و... سبب شده تا این شغل در زمره مشاغل سخت این روزهای رکود اقتصادی محسوب شود. شرایط برای باغداران آنقدر سخت شده که آنها نه تنها خود مایل به ادامه کار نیستند، بلکه دیگران را نیز برای ورود به این شغل ترغیب نمیکنند.
در همین ارتباط «روستانیوز» با ارسلان سرتیپی، باغدار نمونه استان آذربایجان غربی، گفتوگویی داشته است که ماحصل آن از نظرتان میگذرد.
محل استقرار باغ شما کجاست؟
باغ ما در روستای عطاءالله، در فاصله 15کیلومتری شهرستان نقده آذربایجان غربی در منطقه محمدیار قرار دارد. این روستا بههمراه روستاهای اطراف، حدود 12هزار خانوار جمعیت دارد که فعالیت اکثر آنها دامداری و کشاورزی است.
آیا کشاورزی در خانواده شما موروثی است؟
بسیاری از خانوادههای این منطقه بهصورت موروثی کشاورزی میکنند. خود من نیز فرزند یک کشاورز نقدهای هستم.
کمی از خودتان صحبت کنید و بگویید از چه زمانی به این فعالیت مشغول شدید؟
وقتی درسم را در دانشگاه مهاباد در رشته دامپزشکی به اتمام رساندم، کارکردن در این رشته برایم سخت بود و همین کار باغداری را که بهصورت موروثی به آن فعالیت داشتم، ادامه دادم. اکنون هم کار باغبانی را بهصورت حرفهای ادامه میدهم.
عمده محصولات کشاورزی شما چیست؟
در این منطقه گندم، چغندرقند، ذرت و بهتازگی پیاز کشت میشود، اما خودمان بهصورت تخصصی گردو، سیب زمستانی و آلوی کالیفرنیایی تولید میکنیم و در حال حاضر حدود دو هکتار باغ آلو، دوهکتار باغ سیب و تعدادی درخت گردو دارم.
تعداد نهالهای کاشتهشده در این منطقه چه تعداد است و این نهالها را از کجا تهیه کردهاید؟
تعداد نهالهای کاشتهشده در این منطقه، حدوداً سههزار نهال است که آنها را از ارومیه تهیه کردیم.
میانگین برداشت شما از این محصولات چقدر است؟
اگر شرایط خوب باشد، تا 100تن در هکتار میتوانیم میوه برداشت کنیم، اما اگر وضعیت خوبی به لحاظ اقلیمی و... نداشته باشیم، این میزان در نهایت به 20 تا 30تن میرسد.
اینکه میگویید اگر کشاورز وضعیت مناسبی نداشته باشد، منظورتان در زمینه کنترل آفات و تأمین نهادههاست یا اینکه موارد دیگری هم در این زمینه دخیل هستند؟
آبیاری، کارگر، حمل و نقل، تأمین نهادهها و... همه هزینهبر هستند و گاهی کشاورز از پس این هزینهها برنمیآید.
چه میزان از فعالیت کشاورزی شما بهصورت مکانیزه و چه میزان بهصورت دستی انجام میشود؟
سمپاشی باغ هم بهصورت دستی و هم مکانیزه انجام میشود، اما برای توسعه مکانیزاسیون کمکی به ما نکردند یا آبیاری قطرهای را که انجام دادم، متوجه شدم که جوابگو نیست. در کل دولت به کشاورزان نمیرسد و به آنها اهمیتی نمیدهد.
آیا برای تجهیز اراضی به سیستم آبیاری قطرهای کمکی از دولت دریافت کردید؟
در زمینه آبیاری قطرهای از دولت کمک دریافت کردیم، اما ایکاش از آن استفاده نمیکردیم، چون افرادی را فرستاده بودند که اصلاً اینکاره نبودند و با واسطه برای این کار انتخاب شده بودند که درنهایت بهنوعی با آنان درگیر شدیم و تنها هزینه روی دستمان گذاشتند.
آیا افرادی که برای اجرای آبیاری قطرهای به باغ شما آمده بودند، توسط وزارت جهاد کشاورزی معرفی شده بودند؟
بله، در واقع ما حق انتخاب نداریم و آنان هر کس را بخواهند، به ما معرفی میکنند. این افراد لولههای پلیکا را که بریدند، همینطور روی زمین باقی گذاشتند و من پس از رفتن این افراد آنها را در انبار قرار دادم که ظرفیت انبار را گرفته است. دولت تنها نصف هزینه این لولههای را تقبل کرده و باقی هزینه را از باغداران میگیرد که در نهایت کار خوبی هم انجام نشد.
مهمترین آفات محصولات باغ شما چیست؟
کنه، شته و سفیدک جزو مهمترین آفاتی هستند که در باغهای منطقه وجود دارند و برای دفع آنها سمپاشی میکنیم.
آیا خودتان زمان سمپاشی را تشخیص میدهید یا اینکه مروجین کشاورزی برای زمان انجام این کار به شما مراجعه میکنند؟
کسی نیست که به ما اعلام کند که دوره سمپاشی است و بیشتر خودمان این کار را انجام میدهیم؛ البته با مراکز علمی در ارتباط هستیم، اما بهدلیل اینکه از ما دور هستند، نمیتوانند کمک چندانی به ما بکنند. چند وقت پیش یک دانشآموخته دکترای باغبانی را به باغمان آوردم. وی نهتنها آفت درخت را تشخیص نمیداد، بلکه حتی نمیدانست این چه درختی است. در واقع بیشتر این افراد آنچنان شناختی از باغداری ندارند.
آیا تاکنون مسئولان وزارت جهاد کشاورزی از باغ شما بازدید کردهاند؟
از سال84 تاکنون هیچ کسی برای بازدید از باغ من نیامده است.
آیا باغ شما بیمه است؟ اگر باغ خود را بیمه نکردهاید، علت آن را میگویید؟
من در سالهای گذشته که حق بیمه را پرداخت کردم، اگر باغ من خسارت میدید، مسئول بیمه آن خسارت را بعد از دوسال پرداخت میکرد و به این نتیجه رسیدم که اگر هزینه بیمه را صرف نگهداری از باغ کنم، نتیجه بهتری میگیرم.
در دوره گذشته برداشت شما چه میزان بوده است؟ آیا هزینه تولید را پوشش داده و بهره اقتصادی از محصول خود داشتهاید؟
امسال که هنوز محصولمان را برداشت نکردهایم، اما اکثراً هر سالی که درختان بارآوری دارند، سال بعد محصول آنچنانی ندارند. اینکه میگویند سمپاشی کنید تا سال بعد سودآوری داشته باشید، درست نیست. درخت امسال هر چقدر بار بدهد، در سال بعد محصولی نخواهد داشت.
تاکنون از تسهیلات بانک کشاورزی استفاده کردهاید؟
من تاکنون از وام کشاورزی استفاده نکردهام، اما درخواست دادهام؛ اگرچه به کشاورز هیچ خدمترسانیای نمیشود.
آیا در این شرایط به فرزندانتان توصیه میکنید که شغل شما را ادامه بدهند؟
اصلاً چنین توصیهای نمیکنم. من خودم دامپزشکی خواندهام و حالا که مشغول به کشاورزی هستم، هیچکس من را تحویل نمیگیرد. چه دلیلی دارد که به فرزندانم این کار را توصیه کنم؟ چرا باید فرزندان خود را سرگشته این کار کنم، در حالی که بیمه و وامی به کشاورز تعلق نمیگیرد.
بهعنوان یک روستایی، آیا مشمول بیمه روستاییان و عشایر هم نیستید یا اینکه خودتان نخواستید بیمه شوید؟
با وجود اینکه کارت فعالیت کشاورزی گرفتم، اما من را بیمه نکردند. در این خصوص باید اتحادیه داشته باشیم که نداریم.
باغداران اتحادیه استانی دارند، چرا از این ظرفیت استفاده نکردید؟
تمام این موارد را در تلویزیون دیدهایم و تنها جمعی هم که خودشان میشناسند، میتوانند وام بگیرند، اما ما که تاکنون چیزی ندیدهایم.
محصولات خود را به کجا ارائه میدهید؟ آیا محصولاتتان خرید تضمینی میشود؟
میوههایمان را پس از برداشت به سردخانه انتقال میدهیم و از آنجا هم دلال آنها را خریداری میکند. در حالی که بهطور مثال کیلویی سههزار تومان خرج میوه میکنیم، اما در نهایت آن را کیلویی دوهزار تومان میفروشیم و در این بین هیچکس نمیپرسد که چه بلایی سرتان آمده است.
با این شرایط، وضعیت محصولات کشاورزی در شهرستان نقده به چه سمتی میرود؟ چشمانداز شما در این زمینه چیست؟
بهنظر من اگر حمایت دولت نباشد، نمیتوانیم نتیجه بگیریم. پیش از این اعلام میکردند که در زمینه گندم خودکفا شدیم، اما بهنظر شما آیا این اتفاق محقق شده است؟ در باغداری هم وضعیت به همین صورت است. باید کسی به داد این کشاورزان برسد. همه میخواهند بخورند و ببرند. هیچکسی نیست که راهنمایی خوبی به کشاورزان بدهد. پیشنهاد من این است که به جوانانی که دست خالی به این عرصه آمدهاند، کمک شود. اکنون کاشت محصول در یک زمین یک هکتاری، 40 تا 50میلیون تومان هزینه برمیدارد و اگر فردی بخواهد در یک زمین پنج هکتاری محصول بکارد، به حدود 200میلیون تومان پول نیاز دارد. ما همه چیز داریم، اما حمایتی از جوانان نمیشود. من با شناختی که داشتم، توانستم محصولات خود را به فروش برسانم، اما کسی که آشنایی ندارد، باید چه اقدامی انجام دهد؟
شما در صحبتهایتان به صادرات محصولاتتان اشاره کردید. خودتان این کار را انجام میدهید؟
خیر. محصول را به دلال میفروشیم و اوست که محصول را صادر میکند. در واقعیت ما کارگر دلالان هستیم و آنها بهنوعی همهکاره هستند. سوال من این است که چطور آنها مجوز میگیرند و ما نمیتوانیم این کار را انجام دهیم؟ چطور فردی که یک متر زمین ندارد، مجوز صادرات میگیرد و فردی که خودش باغدار است، چنین اجازهای به او داده نمیشود؟
خبرنگار:میناپزشکی