در فاصله دو بار کوبیدن بیل، نفس عمیقی میکشد و میگوید: در روستای ما همه جوان بودند. حالا همه پیرند. گاو داشتیم، گوسفند داشتیم، گردو و بادام داشتیم، اما حالا همه به شهر رفتهاند و آنهایی هم که مثل من ماندهاند درآمدی ندارند. در پاسخ به این پرسش که «پس چطور زندگی میکنید» میایستد، به افق زرد رنگ دریاچه نگاه میکند، عرق از پیشانی شورهزدهاش پاک میکند و میگوید: در مضیقه هستیم. همه اقواممان به شهر رفتهاند. من 45 سالم است و حالا باید بیایم از بغل دریاچه بیل بزنم و نمک بردارم توی گونی بریزم. بیل را کنار میاندازد، گونی پر شده را بر دوش بلند میکند، دور میشود و زیر لب واگویه میکند: شغل؟ بیکارم. بیکار شدهام. میهمان بیکار شدهایم.
این تپههای بیابانی زمانی زیر آبهای دریاچه بود
نجات دریاچه ارومیه نخستین مصوبه دولت حسن روحانی بوده است. از آن زمان مردم، رسانهها و نهادهای گوناگون، گامهای زیادی برای نجات دریاچه برداشتهاند، اما دریاچه قدم به قدم عقب رفته و پرده پرده رنگپریدهتر شده است. منطقه جبل کندی که زمانی بستر دریاچه ارومیه بود، حالا به بیابان بیآب و علفی بدل شده که تپههای ماسهای همچون روستای مصر و کویر مرکزی ایران دارد، دو روستا را خالی از سکنه کرده و ۱۳ کیلومتر از آب فاصله دارد! مدیر دفتر منابع طبیعی آذربایجان غربی در این باره میگوید: منطقه جبل کندی یکی از سایتهای ما در احیای دریاچه ارومیه است. نتیجه کارهای ما در این بخش در قالب افزودن آب ورودی دریاچه نبوده و وظیفه نداشتهایم و تنها وظیفه ما در حوزه تثبیت ریزگرد بوده است. میرصمد سیدموسوی اضافه میکند: در سایتهای مختلف، پروژههای بیولوژیکی و بیومکانیکی انجام شده است و به جرأت میتوانیم بگوییم که ریزگردها را تثبیت کردهایم. پای بوتههای قرهداغ که سال ۹۴ کشت شده، به سادگی میتوان دید هر بوته گاهی تا چند تن گرد و غبار را تثبیت کرده است. وی یادآور میشود: یک پروژه دیگر ما احداث بادشکن غیرزنده به طول ۱۲۰ کیلومتر بوده است که برای احداث این بادشکن از چوب خشک شده درخت گز استفاده کردیم و جایی که درختان گز داشت، همانها را هرس و استفاده کردیم. مدیر پروژه احیای دریاچه ارومیه در اداره کل منابع طبیعی استان آذربایجان غربی نیز درباره این منطقه میگوید: قبل از عملیات ما ممکن نبود که اینجا بایستیم و صحبت کنیم، چندین دوربین ما خراب شد، در آذربایجان غربی که دومین استان پر آب کشور بود، نمیشد تصور کرد چنین بیابانی وجود داشته باشد.
مجید موسیزاده تأکید میکند: ماسهها به سمت روستاها حرکت میکردند و گرد و غبارشان میتوانست تا ۵۰۰ کیلومتر دورتر برود؛ گرد و غباری که حاوی نمک و عناصر سنگین هم بود و موجب مرگ سرزمین میشد. چندین پروژه بود که شامل مدیریت هرزآب، عملیات بیولوژیک، عملیات بیومکانیک و بیابانزدایی بود. در منطقه جبل کندی کار را محیط زیست انجام داد و نهایتاً به اداره کل منابع طبیعی تحویل شد. مجموعا ۴۸۰ هکتار عملیات کاشت داشتیم و از آن مهمتر قرق را انجام دادیم. وی یادآور میشود: در این منطقه جنگلکاری نمیکنیم، بلکه یک کمربند حفاظتی ایجاد میکنیم که گرد و غبار مهار شود. این منطقه تا خود دریاچه در شرایط کنونی حدود ۱۳ کیلومتر فاصله دارد، در حالی که همین منطقه قبلاً داخل دریاچه ارومیه بود و اکنون نیز درون محدوده پارک ملی دریاچه ارومیه است. اینجا همهچیز بهشدت علیه بوته بود و محدودیت شدید گونه برای کاشت داریم، اما علت موفقیت پروژه این بود که از گونههای بومی منطقه استفاده شد. دو گونه نیکتاریا یا همان قرهداغ و تاماریکس یا همان شورگز را کاشتهایم که ایجاد نبکا میکند و جلوی سرعت باد را میگیرد و آن را خنثی میکند.
همه هزینهها برای نجات دریاچه ارومیه
کمتر کسی است که درباره دریاچه ارومیه خوانده باشد و سهم کشاورزی ناپایدار را در ایجاد مشکل نداند. با این حال اکنون در بسیاری از مناطق میتوان طرحهای بهبود وضعیت کشاورزی را دید که در فضایی سرسبز و دلنشین به تولید محصولات کشاورزی با بازده بیشتر مشغولند و هر کدام روشی را برای کاهش مصرف آب در پیش گرفتهاند. خان ارخی یکی از مناطقی است که با یکهزار و 240 هکتار زمین کشاورزی به صورت سنتی اداره میشد. اکنون در ۳۵۰ هکتار آن آبیاری تحت فشار کلید خورده است. محمد نباتی، نماینده مشاور و ناظر پروژه آبیاری تحت فشار این منطقه، میگوید: تا اینجا تقریباً چهار میلیارد تومان هزینه کردهایم و به همین میزان هم باید بیشتر هزینه کنیم تا پروژه بهرهبرداری شود و بتوانیم سالانه شش میلیون مترمکعب در مصرف آب کشاورزی صرفهجویی کنیم. البته الان در تأمین بودجه به مشکل برخوردهایم، اما اگر بودجه محقق شود تا پایان سال پروژه به بهرهبرداری خواهد رسید. چندین پروژه بهبود وضعیت بازده کشاورزی و مدیریت مصرف آب دیگر نیز در منطقه اجرا شده است؛ از تغییر روشهای آبیاری گرفته تا تغییر الگوی کشت و ترویج کشت محصولات کمآببر.
مدیر جهاد کشاورزی شهرستان ارومیه درباره این اقدامها میگوید: پنجهزار و 600 هکتار از اراضی کشاورزی را قطرهای کردیم و ۲۵ میلیون مترمکعب آب صرفهجویی میشود. اسکندر علیزاده اضافه میکند: ۹۵ کیلومتر خط انتقال آب احداث و ۲۳۸ کیلومتر لایروبی و ۷۲ رشته قنات را مرمت کردیم که به دو میلیون مترمکعب صرفهجویی در آب منجر شده است. معاون آموزشی جهاد دانشگاهی آذربایجان غربی نیز از همکاری و تلاش این دستگاه برای نجات دریاچه خبر میدهد. جعفر ایرانی میگوید: سه طرح را کلید زدهایم؛ یکی ظرفیتسازی برای معیشت جایگزین پایدار در ۳۶ روستای پایلوت استان است که در این طرح داراییهای روستا را مشخص میکنیم و بسته به آنها کسب و کار پیشنهادی خود را معرفی و برای پیشبرد آن تسهیلگری هم میکنیم. تمرکزمان هم بر بومگردی و گیاهان دارویی است. وی ادامه میدهد: همچنین در ۹ شهرستان استان، در هر شهرستان یک هکتار کشت گیاهان دارویی پربازده و کمآببر به صورت پایلوت انجام میشود و خرید تضمینی داریم و به این ترتیب امیدواریم که این روند ترویج پیدا کند.
معاون آموزشی جهاد دانشگاهی آذربایجان غربی اضافه میکند: حدود یک سال است که تولید و بستهبندی و ارائه نقل ارومیه را با کاربرد گیاهان دارویی مثل گل محمدی، آویشن، بهلیمو، زنجبیل و... شروع کردهایم و برای بیماریهایی مثل کبد چرب، دیابت، چاقی و لاغری، و فشار خون بستههای دارویی تعریف کردهایم تا به جای برخی داروهای وارداتی مصرف شود. ایرانی میگوید: راهاندازی مرکز مشاوره گیاهان دارویی هم از دیگر برنامههای ماست تا مردم برای نیازهای دارویی خود از یک مرکز معتبر مشاوره بگیرند.
دستگاههای حفار تونل، آب را به دریاچه میبرند
اصلاح کشاورزی تنها راه نجات دریاچه ارومیه نیست. تصفیه پساب و تأمین آب بیشتر برای دریاچه ارومیه از دیگر اقداماتی است که توسط ستاد احیاء پیگیری و توسط نهادهای دیگر به اجرا گذاشته شده است. اما این گامهای کوچک اما پرشمار، تنها تلاشها برای نجات دریاچه ارومیه نیستند. ماشینآلات سنگین عمرانی و دستگاههای حفاری هم به کار افتادهاند. حفاری برای طرح انتقال آب به دریاچه ارومیه از سال ۱۳۹۴ آغاز شده و دو دستگاه TBM (ماشین حفار تونل) از دو جبهه کاری، ماهانه ۷۰۰ تا ۹۵۰ متر حفاری میکنند و پیش میروند.
طرح انتقال آب برای دریاچه ارومیه از سد کانی سیب آغاز میشود، تونلی ۳۶ کیلومتری را به دنبال دارد و ۵۶ کیلومتر مابقی بخشی در کانال و بخشی در بستر رودخانه گدار ادامه پیدا میکند تا به دریاچه برسد. انتقال آب در این مسیر ثقلی است و نیاز به ایستگاه پمپاژ ندارد. دستگاههای حفار در بخشی از مسیر به گرانیت سخت برخوردهاند، اما کار همچنان پیش میرود و تونل با شیب 08/0 درصد ساخته میشود. قطر تمام شده تونل 5/5 متر است که ۸۰ درصد مقطع آن را آب پر خواهد کرد و سالانه ۶۰۰ میلیون متر مکعب آب به دریاچه ارومیه خواهد رساند. زمانبندی پایان کار پروژه و آغاز بهرهبرداری پایان سال ۱۳۹۸ است و مسئولان پروژه میگویند تمام جنبههای زیستمحیطی پروژه لحاظ شده، زونهای گسله و مخاطرات آبدهی چشمههای مسیر بررسی و تبعات اجتماعی هم بررسی شده و در مجموع پروژه بدون مشکل ارزیابی شده و به پیش میرود. دریاچه ارومیه سالانه سه میلیارد مترمکعب تبخیر و بنابراین نیاز آبی دارد، در حالی که در حالت متوسط دو هزار و 400 میلیون مترمکعب بارندگی را در سطح دریاچه شاهدیم؛ بنابراین بهطور طبیعی دریاچه ۶۰۰ میلیون مترمکعب کمبود آب دارد که این پروژه به دنبال تأمین این میزان آب است؛ پروژهای که در صورت بهرهبرداری در کنار دهها و صدها گام کوچک و بزرگ دیگر به یاری طبیعت در معرض خطر پارک ملی دریاچه ارومیه خواهد آمد.
5 کیلومتر لوله آبدزدی که هیچ کس نمیبیند
در قلب کوههای سرسبز آذربایجان غربی و در ۲۶ کیلومتری شمال غربی ارومیه مخزن سد نازلو قرار گرفته است. آنگونه که تصاویر هوایی منطقه نشان میدهد، در بالادست سد، نه تنها زمینهای کشاورزی کاهش نیافته و مصرف آبشان کمتر نشده که هکتارها زمین کشاورزی به منطقه اضافه شده است. خطی پنج کیلومتری هم دیده میشود که بر تمام تلاشها برای نجات دریاچه ارومیه خط بطلان میکشد. کدام کشاورز ساده میتواند برای آبیاری زمینش پنهانی و غیرقانونی پنج کیلومتر لوله بکشد؟ مدیر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه در این باره میگوید: توسعه در حوضه آبریز دریاچه ارومیه کمر ما را میشکند و واقعاً ظلم به حقابه محیط زیست و دریاچه ارومیه است. فرهاد سرخوش تأکید میکند: دولت و مردم این همه هزینه دادهاند تا با این فشار در بحث کشاورزی با اصلاح الگوی کشت، آبیاری تحت فشار، تجمیع، آبیاری قطرهای، انتقال آب با لوله، و همه این راهکارها شاهد ۴۰ درصد کاهش آب کشاورزی باشیم و با این هزینههایی که میکنیم صرفهجویی در مصرف آب را شاهد باشیم و آب را به دریاچه ارومیه برسانیم. وی تصریح میکند: تازه همین هم طی سالها و ذره ذره فراهم خواهد شد، اما کسانی که کار خود را توسعه میدهند از خود سرچشمه و از اصل حقابه ما آب را برداشت میکنند که قطعاً ظلم به دریاچه ارومیه است و با این کار تمام هزینهای که ما میکنیم و تلاشهای همه دستگاهها را از میان میبرند. وی در پاسخ به اینکه آیا به دستگاههای متولی برای برخورد با این تخلف گزارش داده یا نه میگوید: به ستاد مرکزی نامه دادیم و آنها هم به معاونت دستگاه مربوطه گزارش کتبی دادند و نمایندهشان هم محل را بازدید کرد و تخلف محرز شد، اما باز شاهد توسعه کشاورزی هستیم. سرخوش تأکید میکند: پنج کیلومتر لولهکشی برای توسعه کشاورزی بدون شک تخلف است. دستگاه متولی میگوید کتبی به ما بگویند قطعاً برخورد میکنیم. ما نه تنها نامه فرستادیم، که مختصات دقیق هم ارائه کردیم که ببینند، اما نهاد متولی مقاومت میکند و میگوید ما خبر نداشتیم! شما الان پشت دیوار خانهتان چاه بزنید بلافاصله میآیند و پلمبش میکنند، چطور پنج کیلومتر لوله را میگویند خبردار نشدیم؟ شاید اکنون تنها باید منتظر ورود دستگاههای عالی رتبه نظارتی در حمایت از هزینههای سنگین انجام شده به دست دولت، مردم و... برای حفظ دریاچه ارومیه بود تا با تخلفات متعدد و برداشتهای غیرمجاز در حوضه آبریز دریاچه ارومیه برخورد شود. اگر چنین نشود، سرنشینان هر هواپیمایی که از فرودگاه ارومیه بلند شود، از یک پنجره چشمانداز سرسبز و پربار باغها و زمینهای کشاورزی منطقه را خواهند دید و از پنجره دیگر، شورهزاری بیجان، که زمانی دریاچه ارومیه نام داشت.