حسن فروزانفرد در گفتوگو با «روستانیوز» اظهار داشت: بعد از ماجرای اصلاحات ارضی و تبدیل مالکیتهای بزرگ به مالکیتهای کوچک و خرد حوادث مختلفی را شاهد بودیم؛ به این معنا که تنها اندازه کسبوکارها تغییر پیدا نکرد، بلکه انگیزه آنها نیز دچار تحول شد. درست است که بحث زراعت، کشاورزی و دامپروری بوده و رویکرد تغییر نکرده است، اما بزرگمالکان با انگیزه سودآوری و ثروتآفرینی روی زمین کار میکردند و خردهمالکان برای دفاع از مالکیتی که بهدست آورده بودند و با انگیزههای غیراقتصادی فعالیت میکردند و رفتارشان بهخاطر کسبوکار کوچکی که بهدست آورده بودند، تغییر کرده بود.
او افزود: افزایش شدید جمعیت روستایی حاصل همین تغییر و تحول بود که خردهمالکان به نیروهای ارزانقیمت نیاز داشتند تا بتوانند زمین خود را اداره کنند، اما پس از آن نیز این زمینها خرد و خردتر شد و اکنون با زارعی مواجه هستیم که زمینش به کمتر از یک هکتار رسیده است.
فروزانفرد تأکید کرد: زمینهای هر روستا متنوع و شامل زمین آبی و دیم و زمین باکیفیت و بیکیفیت بوده است، در نتیجه برای اجرای عدالت هر کدام از افراد نسقدار قسمتی از این زمینها را دریافت میکردند. تکهای از زمین دیمی و قسمتی از آبی بود و این سبب میشد که یک کشاورز در چند قسمت از روستا تکهزمینی داشته باشد. اینها اتفاقات مهمی هستند و باید بهدقت به آنها نگاه کرد و رفتار مالکان را با انگیزه روزمرگی و انگیزهها و رفتاری که دارند، واکاوی کرد.
عضو اتاق بازرگانی تهران تأکید کرد: خردهمالکان هیچ چیز را با مالکیت خود عوض نمیکنند و رفتارشان نیز لزوماً بهترین تصمیم اقتصادی نیست؛ پس جایی مثل سازمان تعاون روستایی که بستری برای همکاری روستاییان بهحساب میآید و باید بتواند منافع اقتصادی را به روستا ببرد و آنها را متحد کند، همیشه گرفتار تنازعات قبیلهای و فردی و مالکیتی بوده و نتوانسته به اهدافی که اساس تشکیل این سازمان بوده، دست پیدا کند. این را هم باید در نظر داشت که این سازمان و سازمانهای مشابه که وظایف نزدیک به آن را دارند، نیازمند قانون و مقررات در عرصه مالکیت هستند؛ موضوعی که در هند رخ داد و توانست تحولات زیادی را در این کشور پهناور در حوزه کشاورزی ایجاد کند.
وی با تأکید بر اینکه در سالهای آینده کوچکشدن این زمینها شرایط را در حوزه کشاورزی بدتر از قبل میکند، ادامه داد: امکان ندارد که در زمین زیر یک هکتار تولید باکیفیت یا اساساً مقرونبهصرفه انجام شود؛ حتی اگر نهادهها رایگان واگذار شود و سازمان تعاون روستایی به آن توجه کند. توجه به واقعیتهای فرهنگی و موقعیتهای دموگرافیک روستاها و زارعت از وظایف اصلی سازمان تعاون روستایی است.
فروزانفرد گفت: وظیفه تعاون روستایی این نیست که به او بگویند گوجه مازادی که کشاورز تولید کرده بخرد و آن را به رب تبدل کند؛ هرچند گاهی در مواردی باید این کار هم انجام شود، اما کار اصلی این نیست و این کار باعث اتلاف وقت این سازمان است. تعاون روستایی وقتی به شرایط ایدهآل میرسد که عمده توان و زمانش را برای شناخت منطقه به منطقه، گونه به گونه و استان به استان بگذارد و موقعیتهای فرهنگی و دموگرافیک آنها را استخراج کند تا بتواند راهحلهای محلی برای بهبود وضعیت کشاورزی مناطق عرضه کند.
وی با اشاره به اینکه یک راهحل برای ساماندهی همه روستاها وجود دارد، ادامه داد: راهحل بهبود شرایط این است که نگاهی فراتر از یک ابزار به سازمان تعاون روستایی داشته باشیم. نباید به این سازمان تنها بهدیده تنظیمکننده بازار یا رفعکننده گرفتاریهای فصلی، کمکاری و رساندن نهادهها نگاه شود و تا وقتی نگاهمان حداقلی باشد، از ظرفیتهایش بهخوبی بهره نخواهیم برد.
کد خبر: 7113
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۱:۱۴
- خبرنگار: radmin
- چاپ
عضو کمیسیون کشاورزی اتاق تهران گفت: نقش تعاون روستایی بیش از اینکه اقتصادی باشد، فرهنگی است و یکی از مهمترین مشکلاتی که سبب شده نتوانیم با این بخش ارتباط خوبی برقرار کنیم، این است که نتوانستهایم به این بخش توجه اساسی داشته باشیم.