محمدحسین آریا، معلم بازنشسته اهل روستای چیتاب شهرستان بویراحمد، بیش از ۴۰ سال است که بذرهای بلوط را در دل کوههای زاگرس مینشاند و هنوز هم با حرارت از معجزه زنده ماندن مناطق زاگرسنشین بهخاطر وجود درخت بلوط میگوید. آریا که معلم ورزش و از کشتیگیران و مربیان اسبق این رشته بوده، اکنون روح پهلوانی را به طبیعت گره زده و بیش از یکمیلیون درخت در مساحت ۴۰ کیلومتر بهبار نشانده است. او که سالها در سنگر تعلیم و تربیت مایه خیر و برکت برای مردم منطقه بوده، اکنون نیز در کارزار ارزشمندتری بهنام حفاظت از عرصههای طبیعی و محیطزیست سرمشق و الگویی تمام عیار برای دوستداران طبیعت شده است. این اقدام وی باعث شده بهعنوان یکی از برگزیدگان بازنشسته ملی مطرح شود. روستانیوز پای صحبتهای این مرد دوستداشتنی نشسته است که در ادامه میخوانید.
از چه زمانی به فکر درختکاری افتادید؟
سال ۵۷ بود که شروع به این کار کردم. از آنجایی که علاقه زیادی به کوهنوردی و حضور در کوه و طبیعت داشتم، همیشه آخر هفتهها به کوههای کهگیلویه و بویراحمد میرفتم. در این رفت و آمدها بود که متوجه شدم پوشش گیاهی منطقه روزبهروز کمتر میشود. همانجا بود که به فکر افتادم خودم دست بهکار شوم و درخت بکارم. از آن زمان تا همین امروز هفتهای نیست که به یک منطقه صعبالعبور نروم و درختی نکارم.
چه درختانی را بیشتر میکارید؟
بادام، گون، بنه، زالزالک، انجیر، گلابی وحشی و از همه مهمتر بلوط بیشترین درختانی هستند که تاکنون کاشتهام. اکنون در کوههای منطقه درختان بلوط ۴۰ سالهای وجود دارد که با دست خودم آنها را کاشتهام. این درختها قدیمی است و دیگر کاشته نمیشوند، در واقع نسلهای آینده این درختان را نخواهند دید و از آنجایی که طبیعت برای همه مردم و همه نسلهاست، موظف هستیم که شروع به کاشتن درخت کنیم.
دلیل کاشت بیشتر درخت بلوط چیست؟ از فواید این درخت برای ما بگویید.
درخت بلوط ارزش فراوانی دارد که شاید خیلیها از آن اطلاع نداشته باشند؛ برای مثال طی سالهای ۱۲۸۸تا ۱۳۰۷ قحطی و خشکسالی بزرگی در کشور رخ داد و درپی آن درصد بالایی از جمعیت از دست رفتند؛ اما استانهای ایلام، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد مردم بهدلیل وجود درختان بلوط از گرسنگی نجات پیدا کردند. آنها درست زمانیکه هیچ جای ایران حتی ذرهای گندم برای پخت نان پیدا نمیشد، سراغ سنتهای قدیمی خود رفتند و با آرد کردن بلوط، نان پختند و به این ترتیب جانشان را نجات دادند، چراکه نان بلوط یکی از مقویترین و بهترین نانهاست. شما اگر یک قرص نان بلوط را صبح برای صبحانه بخورید، تا عصر ذرهای احساس گرسنگی نمیکنید. با اینحال به قدری به ارزش و اهمیت این درخت بیتوجه بودیم و از آن غافل شدیم که اکنون وسعت جنگلهای بلوط کشورمان سالبهسال کمتر میشود و این بحران بزرگی است، چون اگر بلوط از بین برود، حیات در غرب کشورمان هم از بین میرود.
دلیل اینکه درختان را بهصورت دیم میکارید، چیست؟
درختهایی که میکارم، کمآببر هستند و نیاز به آب زیادی ندارند و فقط باید در منطقهای کاشته شوند که در سالهای اولیه رشد، از چرای بیامان دامها در امان باشند.
در کدام مناطق بیشترین درخت را کاشتهاید؟
در این سالها در مناطق کوهستانی منطقه چیتاب، ازجمله نرماب، دشت راق، دشتک، تلقوچی، پهنه کی شیخ، دره خل، کوه سیوک و کوه رهباریک هزاران اصله انواع درخت بلوط، زالزالک، بادام تلخ، بادامشیرین، ارزن، تاگ، انجیر کوهی و گیاهانی که در معرض خطر نابودی قرار دارند، ازجمله بیلهر و بن سرخ کاشتم و دهها هزار بذر بلوط را در این مناطق در زمینهای ناهموار قرار دادم تا چند سال بعد شاهد رشد درختان بلوط تنومند باشم. هنوز هم به آنها سر میزنم و شاهد رشدشان هستم.
در چند سال اخیر برای کشت درخت بلوط به تهران سفر کردهاید. با توجه به اینکه بلوط مخصوص مناطق سردسیر است، آیا در تهران امکان رشد آن وجود دارد؟
معتقدم استان تهران هم منطقهای سردسیر است. وقتی به کوههای البرز نگاه میکنید، حتی در تابستانها هم پوشیده از از برف است، اما بهدلیل فشردگی جمعیت، آلودگی و ساختمانسازی بیشمار هوای این منطقه روزبهروز گرمتر میشود. با وجود این از سال ۸۶ به بعد در سفرهایی که به تهران داشتم، کاشت درخت را با هزینه شخصی شروع کردم و خوشبختانه بذرهایی که کاشتهام، بیشتر از درختان کهگیلویه و بویراحمد رشد کردهاند.
شما سالها معلم و مربی ورزش بودید؛ چقدر کاشت درخت را به شاگردانتان گوشزد کردهاید؟
همواره این موضوع را دستورکار خود قراردادهام و برای فرهنگسازی در این زمینه تلاش بسیاری کردهام. برای دانشآموزانم درباره نقش طبیعت در زندگی سخن گفتهام و سعی کردهام آنها را با طبیعت آشتی دهم. خانوادهام هم در این راه مرا همراهی کردهاند. روزهای زیادی از آنها دور بودم و در پیچ و خم کوههای ایران بلوط میکاشتم و نه تنها به شاگردان، بلکه به تمام مردم منطقه آموزش دادم که وقتی به کوه و دشت میروند، همراه خود بذر ببرند و در جاهایی که میبییند پوشش گیاهی از بین رفته، آن بذرها را بکارند. اکنون اینکار به یک فرهنگ در منطقه ما تبدیل شده است. هر کدام از ما میتوانیم در طول زندگی خود هزاران درخت بکاریم، بهویژه درختان دیمی که با اندکی خاک به حیات خود ادامه میدهند.
آیا کاشت درخت اصول خاصی دارد؟
برای درخت کاشتن بهوسیله خاصی احتیاج نیست. همین که خاک را با یک دشنه یا کلنگ به عمق ۱۰ سانت بشکافید و دانه را در دل خاک بگذارید، کافی است؛ یعنی با کمترین هزینه میتوان یک جنگل را احیاء کرد. بسیاری از درختها به این کار هم نیاز ندارند و بدون حفر خاک هم بذرشان رشد میکند؛ البته اینکه درخت را در چه زمانی بکاریم، مهم است؛ مثلاً در تهران به مناسبتهای مختلف درختکاری و نهالهای زیادی کاشته میشود، اما این درختان مدت کمی سبز میمانند؛ چون نه در زمان مناسب کاشته میشوند و نه از آنها مراقبت میشود، لذا باید به این موارد قبل از کاشتن نهالها توجه شود.
کاشت درخت در مناطق صعبالعبور و کوهستان کار سختی است، چگونه آن را انجام دادید؟
قطعاً برای انجام این کار با سختیهایی هم مواجه شدیم؛ گیر کردن در برف و کولاک و روبهرو شدن با حیوانات وحشی بخشی از این سختیهاست. گاهی برای رفتن به مناطقی که پوشش گیاهی در آنجا وجود نداشت، ۵۰ کیلومتر از خانه دور میشدم تا بتوانم در آنجا بذر بلوط یا نهال بکارم. با وجود این سرما و گرما برای من فرقی نمیکند و هنوز هم با علاقه این کار را انجام میدهم.
آیا در طول این سالها نهاد یا سازمانی مانند اداره منابعطبیعی از شما حمایت کردهاست؟
خیر، در طول این سالها همه کارها را با عشق و علاقه خودم انجام دادم و حتی یک بیلچه یا چادر از جایی نگرفتهام. این سالها با هزینه شخصی بذر خریدم، وقت گذاشتم و بذرها را در دل زمین کاشتم و در این مسیر سختیهای زیادی کشیدم، اما هیچوقت از صرف این همه وقت و هزینه پشیمان نشدم. بارها پیشآمده در شرایطی بودهام که یک بطری آب بیشتر همراهم نبوده، اما آن را پای بذری که کاشتم ریختم و خودم تشنه به شهر برگشتم، چون معتقدم زنده ماندن درخت باعث زنده ماندن بقیه موجودات میشود.
در پایان چه صحبتی دارید؟
امیدوارم کاشت درخت بین مردم به یک فرهنگ تبدیل شود و رسانهها، آموزش و پرورش، منابعطبیعی و هر یک از سازمانها و نهادهای مختلف به سهم خود قدمی در راستای این کار بزرگ بردارند. همچنین به مردم میگویم قدر منابعطبیعی را بدانند و از این موهبت الهی بهطور صحیح استفاده کنند.
گزارش از زهرا اشرفزاده