دلالی و واسطهگری در بخش کشاورزی کشور ما همیشه باعث آسیب به کشاورزان و افزایش قیمت تمامشده محصولات شده است؛ اما سؤال اینجاست که چرا نقش دلالان در بخش کشاورزی کمرنگ نمیشود و دولت به فکر حل این مشکل نیست؟ آنچه در این میان مشخص است اینکه فقدان سیستم بازاریابی مناسب، زمینهساز رونق دلالی محصولات کشاورزی شده و نبود یک سیستم کارآمد برای فروش محصولات سبب شده دلالان بیشترین سود را از فروش محصولات ببرند و دست کشاورزان بهجایی بند نباشد و قیمت محصول از مزرعه تا سفره چندین برابر شود.
در همین راستا «روستانیوز» با مسعود اسدی، رئیس مجمع هماهنگی تشکلهای بخش کشاورزی، درباره نقش دلالان در بخش کشاورزی گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید.
به نظر شما چرا کشاورزان بهسمت فروش محصولات خود به دلالان میروند؟
دلالی و واسطهگری در بخش کشاورزی با سایر حوزهها بسیار متفاوت است؛ در بخش کشاورزی بهعلت ضعف نهادهای تأمینکننده مالی، کشاورزان برای تأمین هزینهها ناچار میشوند به برخی افراد که سلفخر هستند، محصولات خود را با قیمت پایین پیشفروش کنند. دولت بهدلیل ضعف سیستم بانکی نمیتواند هزینههای جاری کشاورزان را تأمین کند، لذا آنها مجبور به گرفتن وامهایی هستند که بهرههای بالایی دارد. کشاورزان برای تولید محصول باید هزینههای نقدی بسیاری بپردازند تا محصولشان از بین نرود؛ بنابراین از روی ناچاری و برای تأمین هزینههای جاری زندگی خود و زمینهای کشاورزی به منابع پولی دیگری نیاز دارند؛ لذا اگر بانکها بتوانند هزینههای جاری کشاورزان را با وامهایی معقول و کمک هزینههایی مشخص تأمین کنند، دیگر کشاورز دستش را جلوی واسطهها و دلالان دراز نمیکند و به این صورت دلالی حذف میشود.
نقش نظام توزیع در افزایش دلالی را تشریح کنید.
بهعنوان مثال، هنگامیکه شالیهای برنج بهبار مینشیند، این محصول باید بهسرعت بهفروش برسد؛ چون همانند سایر محصولات کشاورزی ممکن است فاسد شوند. هنگامیکه یک سیستم بازاریابی مناسب برای فروش محصولات سبزی و صیفی تعبیه نشده باشد و بهعبارتی کشاورز فضایی برای نگهداری مناسب از محصولات خود نداشته باشد، قطعاً کسانیکه این فضا را دارند، از فرصت استفاده میکنند و محصولات را از کشاورز به قیمتی ارزان میخرند و پس از نگهداری در محیط مناسب در بازهها زمانی دیگر با قیمتهای بالاتر به فروش میرسانند.
چند نوع نظام عرضه محصولات کشاورزی در کشور وجود دارد؟
نظام عرضه محصولات کشاورزی که درحالحاضر در کشور مورد استفاده قرار میگیرد، متعلق به صدها سال پیش است و تنها برای دو محصول دانههای روغنی و گندم که از محصولات استراتژیک هستند و دولت خریدار آنهاست، نظام عرضه جدیدی ایجاد شده. درحالحاضر دو نظام عرضه برای سبزی و صیفی و همچنین غلات وجود دارد. نظام عرضه برای سبزی و صیفی در میادین میوه و ترهبار بهصورت حقالعمل اجرا میشود. به اینصورت که کشاورز محصولات خود را به میادین میفروشد، سپس این محصولات به میوهفروشیهای خرد میادین عرضه و درصدی از حق فروش برای افراد در نظر گرفته میشود. دومین نظام عرضه، مربوط به غلات است که تعدادی از آنها توسط دولت خریداری و بخش دیگر در بازار توسط کارخانهدار، دامداران و مرغداران خریداری میشوند.
آیا کشاورزان از توزیع محصولات خود در میادین میوه و ترهبار استقبال میکنند؟
سالها قبل مقرر شد فضایی در اختیار تولیدکنندگان و کشاورزان گذاشته شود تا آنها بهصورت مستقیم محصول خود را به فروش برسانند؛ اما عملاً این اتفاق تنها روی کاغذ رخ داد و این مکانها در اختیار فروشندگان حرفهای و دلالان قرار گرفت و هیچوقت تولیدکنندگان نتوانستند خودشان با مصرفکننده در ارتباط باشند. ازجمله مشکلاتی که این طرح داشت این بود که تولیدکنندگان نمیتوانستند زمینهای خود را رها و تنها با فروش بار یک مغازه گذران زندگی کنند.
پیشنهاد شما برای افزایش نقش تولیدکنندگان در میادین میوه و ترهبار چیست؟
بهترین کاری که در این باره میتوانست رخ دهد، این بود که این غرفهها به تشکلهای تولیدی واگذار میشد تا آنها این غرفهها را بین تولیدکنندگان تقسیم کنند.
ریشه مشکلات فعلی بخش کشاورزی کجاست؟
ریشه مشکلات اینچنینی را کمتوجهی دولتها به بخش کشاورزی میبینم که در هیچ بخشی بهدنبال نوآوری نبودند و کشاورزی را فقط به چشم بخشی که تأمینکننده غذای مردم شهر است، میبینند. متأسفانه هرگاه در بخش اقتصادی مردم با مشکلی روبهرو شدند، دولت بهجای پرداخت یارانه و خرج از خزانه، دست در جیب کشاورز کرده و با کاهش اجباری قیمت محصول با وجود متضررشدن کشاورز، مشکلات را رفع کرده است. ضعفهایی که در بخشهای مختلف بازاریابی، عرضه و... محصولات کشاورزی وجود دارد، تنها بهدلیل کمتوجهی دولتهاست.
در دهه اخیر سختترین فشارها و بزرگترین مشکلات برای بخش کشاورزی در کشور ایجاد شده که مقصر آن را تنها دولت و فشارهایی میدانم که مسئولان بر بخش کشاورزی و وزارت جهاد کشاورزی وارد کردهاند. بیشترین تصمیماتی که وزارت جهاد کشاورزی میگیرد، محصول فشارهای سازمان برنامه و بودجه است که به کشاورزان تحمیل میشود.
راهکار شما برای بهبود وضعیت بخش کشاورزی چیست؟
تنها با تغییر نگاه دولت به بخش کشاورزی میتوان مشکلات را رفع کرد و برای رفع مشکلها باید تغییرات ساختاری ایجاد شود.
آیا محصولات کشاورزی ما دارای برند بینالمللی هستند؟
متأسفانه خیر، ایجاد برند برای محصولات داخلی یکی دیگر از مشکلات اساسی ما است که در این زمینه بسیار ضعیف عمل کردهایم، بهطوریکه پس از گذشت 40سال از انقلاب اسلامی تاکنون بخشهای دولتی و خصوصی نتوانستهاند یک برند بینالمللی برای محصولات کشاورزی کشور ایجاد کنند.
نقش و وظیفه تشکلهای کشاورزی در بهبود وضعیت کشاورزی چیست؟
در کشور ما تعدادی سازمان و تشکل مانند تعاون روستایی، تعاونی تولید، اتحادیه دامداران و مرغداران ایجاد شده است که بسیاری از آنها ریشهدار و قدیمی هستند و این تشکلها صرفاً کار اقتصادی انجام میدهند. همچنین تشکلهای دیگری مانند نظامهای صنفی ایجاد شدهاند که شامل خانه کشاورزان و مجمع هماهنگی تشکلها میشوند که به امور غیراقتصادی میپردازند. معتقدم این تشکلها صرفاً یک وظیفه دارند و آن هم ایجاد نهادی برای هویت و قدرتبخشی به کشاورزان در مقابل دولتهاست. این تشکلها پیش از اینکه بهدنبال ارائه خدمات باشند، باید زبان و سخنگوی قدرتمند کشاورزان در مقابل دولتها باشند. این تشکلها تریبون قدرتمندی در مقابل دولتها برای کسب امتیازات بیشتر برای کشاورزان محسوب میشوند که تاکنون هم موفق بودهاند؛ اما اگر بخواهند همسوی دولتها قدم بردارند، به کشاورزان خیانت کرده و وظیفه خود را عمل نکردهاند.
من و همکارانم در مجمع هماهنگی تشکلهای بخش کشاورزی اعتقاد داریم که باید همیشه در مقابل سیاستهای غلط دولت با شجاعت و قدرت و با زبانی تند ایستادگی کنیم؛ البته کلیت نظام نیز خوشبختانه نظر مثبتی به کشاورزی و تولیدکنندگان دارد. ما در بیعت با نظام هستیم، اما با هیچ دولتی بیعت نداریم و دولتها باید صرفاً خدمتگزار جامعه کشاورزی باشند؛ بنابراین انتظار داریم که تشکلها هویت ذاتی خود را در عمل نیز نشان دهند.