نبی زاده

راه نجات بخش کشاورزی، ارتقای بهره‌وری و به‌صرفه شدن تولیدات در این بخش این است که تولید از تأمین مواد اولیه و نهاده‌ها گرفته تا شبکه توزیع، در قالب زنجیره ارزش باشد. به گفته مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونی‌های تولید ماهیان سردآبی، زنجیره ارزش در بخش ماهیان سردآبی دچار نقص است و به همین دلیل ۵۰درصد ظرفیت مزارع بدون استفاده مانده. به اعتقاد وی، سیستم اقتصادی به‌جای ایجاد زنجیره ارزش، دلال‌پرور است و این امر باعث می‌شود تمام سود به جیب دلالان برود و تولیدکننده انگیزه خود را از دست بدهد.

در همین ارتباط «روستانیوز» با آرش نبی‌زاده، مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونی‌های تولید ماهیان سردآبی درخصوص اهمیت وجود زنجیره ارزش در بخش ماهیان سردآبی، راهکارهای تقویت آن، رابطه میان زنجیره ارزش و جهش تولید، تبعات نقص زنجیره ارزش در بخش ماهیان سردآبی، تبعات بی‌توجهی به برندسازی در این صنعت و... به گفت‌وگو نشسته است که در ادامه می‌خوانید.

زنجیره ارزش در بخش ماهیان سردآبی چه اهمیتی دارد و چه مواردی را شامل می‌شود؟ 
زنجیره ارزش به زنجیره تولید برمی‌گردد و هر کدام از زنجیره‌های تولید نیز ارزشی را برای این بخش ایجاد می‌کنند. زنجیره ارزش از بخش تأمین نهاده‌ها و دارو شروع می‌شود و بخش‌های مربوط به فروش، فرآوری، ارسال و حمل‌ونقل را هم دربر می‌گیرد. مباحث تولیدی هم خود یک بحث جداست که زنجیره تولید را ایجاد می‌کند. مباحث تولیدی از مزرعه شامل تخم چشم‌زده، بچه‌ماهی، ماهی پروار و غذا و خوراک مورد استفاده در مزرعه شروع می‌شود. فرآیند زنجیره ارزش در تمام محصولات پروتئینی یکسان است و نمی‌‌توان آن‌ها را از هم جدا کرد و فقط زنجیره ارزش در بخش ماهیان سردآبی در زمینه حمل‌ونقل پیچیده‌تر است.

راهکارهای تقویت زنجیره ارزش در بخش ماهیان سردآبی چیست؟
راهکارهای تقویت زنجیره ارزش این است که اتحادیه‌ها و تشکل‌ها، مخصوصاً شرکت‌های واسطه‌ای را تقویت کنیم؛ یعنی با ایجاد شرکت‌های بزرگ که بتوانند چندین بخش را پوشش بدهند، هم هزینه‌های تولید را پایین بیاوریم و هم سود معقولی را بین سایر زنجیره‌ها تقسیم کنیم؛ به‌عبارت دیگر بهترین راه، ایجاد هلدینگ‌ها و شرکت‌هایی است که صفر تا ۱۰۰ تولید را در اختیار داشته باشند. اگر شرکت‌های بزرگی در این بخش ایجاد کنیم، می‌توانند زنجیره ارزش را تقویت کنند. نکته بعدی این است که در بخش تولید ماهیان سردآبی، تولید به‌صورت خرد است. به‌طور کلی در بخش کشاورزی دو نوع تولید خرد و کلان داریم که ماهیان سردآبی عموماً جزو زنجیره‌های خرد محسوب می‌شوند، چون واحدها کوچک و مشتریان بزرگ هستند و برای این‌که بخواهیم بین آن‌ها ارتباط ایجاد کنیم، باید واسطه‌ای به‌جز اتحادیه و تشکل‌های مربوطه مابین قرار بگیرد تا بتواند بین مزارع خرد و خریداران بزرگ ارتباط ایجاد کند.

چه رابطه‌ای بین زنجیره ارزش و جهش تولید در بخش تولید ماهیان سردآبی وجود دارد؟
مسلماً هر تولیدی که زنجیره ارزش آن قوی باشد، به جهش منجر می‌شود؛ به‌عبارتی عامل اصلی جهش تولید همان زنجیره ارزش است. اگر زنجیره ارزش نباشد، انگیزه‌ای برای تولید وجود نخواهد داشت.

تبعات نقص زنجیره ارزش در بخش تولید ماهیان سردآبی چیست و تقویت این زنجیره چند درصد باعث افزایش تولید می‌شود؟ 
در بخش ماهیان سردآبی عملاً مزارع در بهترین شرایط با ۵۰درصد ظرفیت کار می‌کنند، زیرا مکانیزه نیستند. اگر مزارع مکانیزه شوند، قابلیت افزایش دوبرابری تولید در کشور وجود دارد. با وجود این‌که بسیار راحت می‌توانیم تولید را افزایش دهیم، اما این اتفاق نمی‌افتد؛ زیرا زنجیره ارزش به‌درستی ایجاد نمی‌شود و مزرعه‌دار انگیزه تولید ندارد. اگر زنجیره ارزش درست اجرا شود، به‌طوری‌که سود به‌صورت مناسب بین تمام اعضای زنجیره ارزش تقسیم شود، یقیناً مزرعه‌دار انگیزه تولید پیدا می‌کند و به‌سمت افزایش تولید و مکانیزه کردن مزرعه‌داری حرکت خواهد کرد. حرکت به‌سمت تولیدات صنعتی نیز خود به خود باعث جهش تولید خواهد شد، اما چرا این اتفاق تاکنون نیفتاده است؟ دلیل این امر آن است که هر قسمت کار دست یک نفر است؛ تولید دست کشاورز است و قسمتی که سود و پول در آن‌جاست، دست عده‌ای دلال و شرکت‌های واسطه است که فقط می‌خواهند کار اقتصادی انجام دهند. این روند آسیب‌هایی جدی به تولیدکننده می‌زند؛ به‌عبارتی می‌توان گفت این آسیب‌ها به‌دلیل نبود زنجیره ارزش درست اتفاق می‌افتد. اگر شرکت‌هایی باشند که تمامی زنجیره تولید را پوشش دهند، می‌توانند زنجیره ارزش خوبی ایجاد و سود را به‌صورت متناسب بین اعضاء تقسیم کنند، در این صورت برای همه انگیزه کار و فعالیت ایجاد می‌شود.

نقش صنایع تبدیلی در تقویت زنجیره ارزش در بخش ماهیان سردآبی چیست؟ 
قسمت مهم کار ما خرید محصول از پرورش‌دهنده به‌صورت تازه، منجمد و صادراتی است که اکنون این‌کار توسط دلالان انجام می‌شود. شرکت‌های فرآوری نیز به نوعی در این زنجیره از دلالان بدتر شده‌اند و علاقه‌مند هستند ماهی را ارزان بخرند و گران بفروشند؛ به‌عبارتی شرکت‌های فرآوری علاوه‌بر کسب سود بالا، کار دلالی را هم انجام می‌دهند که این اقدام اصلاً درست نیست و به‌همین دلیل می‌گوییم باید شرکتی وجود داشته باشد که منافع کل بخش در آن دیده شود. باید کل سود بین تمام بخش‌ها با توجه به زمان و سرمایه‌ای که می‌گذارند، تقسیم شود. این‌که یک بخش ۳۰درصد و بخش دیگر پنج‌درصد سود ببرد، زنجیره را دچار لنگی و نقصان می‌کند.

بی‌توجهی به مقوله برندسازی چقدر به زنجیره ارزش در بخش ماهیان سردآبی ضرر می‌زند؟ 
بیش‌تر ضرری که به بخش ماهیان سردآبی وارد می‌شود، به‌دلیل نبود یک برند مناسب است. این امر فقط در بخش فروش نیست، بلکه در بخش تولید نیز دچار ضعف در مقوله برندسازی هستیم. یکی از ایرادات بزرگ بخش تولید، عدم‌تولید تخم چشم‌زده خوب در داخل کشور است. بچه‌ماهی‌ها اکثراً وارداتی هستند و تخمشان از خارج وارد و در داخل توزیع می‌شود. در این‌خصوص برای مراکز تکثیر داخلی یک برند خوب نداریم که فعالیت‌ها تحت آن صورت بگیرد و آن برند پاسخگوی کیفیت تولید باشد. با وجود این‌که ماهی تولید می‌کنیم، ولی هنوز بعد از ۲۵سال رایزنی با جهاد کشاورزی نتوانسته‌ایم رتبه‌بندی محصول را در کشور جا بیندازیم. یکی از مشکلات بزرگ صنعت ما جزیره‌ای عمل کردن است که مانع تقویت زنجیره ارزش می‌شود. برای تقویت زنجیره ارزش نیاز داریم که زنجیره‌ها به‌هم وصل شوند. این درحالی است که سیستم اقتصادی کشور ما دلال‌پرور است و زنجیره ارزش ایجاد نمی‌کند.

نقش حمل‌ونقل و لجستیک در تقویت زنجیره ارزش در بخش ماهیان سردآبی چیست؟ چند درصد از ماهی‌ها به‌دلیل نقص حمل و نقل نادرست از بین می‌روند؟
در بخش ماهیان سردآبی عملاً حمل‌ونقل و لجستیک اختصاصی نداریم و حوادث و اتفاقاتی که در این بخش می‌افتد، بسیار زیاد است. همچنین به‌دلیل این‌که افراد مشغول در این بخش بیمه نیستند، تمام مسئولیت برعهده کسی است که ماهی‌ها را حمل می‌کند. بحث بعدی کشتار از مزرعه برای انتقال به بازار اصلی است که چون کشتار با سفارش به مزرعه‌دار انجام می‌شود، عملاً دچار مشکل نمی‌شویم و وضعیت به این‌صورت نیست که محصول بماند و از بین برود، اما این‌که خود شبکه حمل‌ونقل به‌روز نیست، یک بحث جدا و مهم است. در سال‌های گذشته همواره تلاش کردیم از سازمان شیلات برای خرید ماشین‌های مخصوص حمل‌و‌نقل ماهی تسهیلات بگیریم، اما موفق نشدیم. ایجاد یک شبکه حمل‌ونقل منسجم اثری جدی روی کار ما دارد. در این بین مشکل اصلی در شبکه حمل‌ونقل دلالان هستند که کار را خراب کرده‌اند. این افراد به‌عنوان مثال کیلویی یک‌هزار تومان هزینه حمل و کیلویی ۵۰۰تومان هزینه دلالی می‌گیرند و این مسأله‌ای است که با آن مشکل داریم.

آیا سیستم بانکی در زمینه تأمین مالی زنجیره ارزش در بخش ماهیان سردآبی موفق بوده است؟ 
کسی که در بخش کشاورزی فعال است، سودی از این بخش نمی‌برد که بخواهد وام‌های با سود ۱۸ تا ۲۲درصد از بانک کشاورزی بگیرد. کشاورز مگر چقدر سود به دست می‌آورد که بخواهد ۲۲درصدش را به بانک بدهد. یکی از بحث‌های ما در زمینه تأمین مالی این است که دولت به این بخش به چشم تأمین سود برای خود نگاه می‌کند، در‌حالی‌که می‌گوید سودی نمی‌برم و تورم را خنثی می‌کنم. اعطای تسهیلات با سود بالا برای کشاورز معنایی ندارد. اگر این سود بانکی معقول نباشد، عملاً بسیاری از کشاورزان رغبتی برای رفتن به این سمت ندارند. کشاورزانی هم که درگیر این کار شده‌اند، به نابودی رسیده‌اند. تنها راه این است که کشاورز پول را بگیرد و در بخش دیگری هزینه کند. دولت با این اقدامات کار را خراب کرده و وام‌ها عملاً به دست تولیدکننده واقعی نمی‌رسد؛ به‌عبارتی زنجیره تأمین مالی بسیار ضعیف است.

گزارش از  زهرا قاسمی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 9 =